معرفی فیلمهای اسکار ۲۰۲۵ | ترویج انحرافات جنسی با «امیلیا پرز»

فیلم موزیکال «امیلیا پرز» با نامزدی در ۱۳ شاخه اسکار، رکورد تعداد نامزدی برای یک فیلم غیر آمریکایی را شکست.
داستان فیلم «امیلیا پرز» Emilia Perez درباره چیست؟
«امیلیا پرز» داستان یک رئیس کارتل مکزیکی (با بازی کارلا سوفیا گسکان) است که نه برای فرار از دست رقبا و قانون، بلکه برای تحقق به آرزوی دیرینه خود، تصمیم به تغییر جنسیتاش میگیرد. او یک وکیل (با بازی زوئی سالدانا) را به خدمت میگیرد تا به آروزهایش تحقق بخشد. در ابتدا مرگ خود را شبیهسازی کرده و خانوادهاش (با بازی سلنا گومز در نقش همسر جناب موادفروش) را به سوئیس میفرستد. سپس از خانم وکیل میخواهد تا دکتر زبدهای را برای تغییر جنسیت کامل پیدا کند.
خانم وکیل در ابتدا به کلینیک تغییر جنسیتی در تایلند میرود. با آنها به تفاهم نمیرسد و سپس به سراغ یک دکتر صهیونیستی رفته و این دکتر در قالب آهنگ میگوید: «من فقط ظاهر را تغییر میدهم. باطن را تغییر نمیدهم.»
خانم وکیل در پاسخ در قالب موزیکال در پاسخ میگوید: «تغییر جنسیت، روح (باطن) را عوض میکند... جامعه را عوض میکند.»
آقای دکتر در نهایت راضی میشود تا کارتل قاتل دیروز را به امیلیا پرز تبدیل کند. این کاراکتر پس از مدتی دوری خانواده خود را تاب نیاورده و از خانم وکیل میخواهد تا خانوادهاش را به مکزیک بازگردانند.
نیمه دوم فیلم درباره منقلب شدن سرکرده موادفروشان بوده و او تصمیم میگیرد تا با تاسیس یک سازمان خیریه، اجساد کسانی که از سوی کارتل کشته شدهاند را به خانوادههایشان برساند. از اینجای کار به بعد، فیلم وارد قدیسنگاری از امیلیا میشود و حتی مراسم یادبود این کاراکتر مانند تشیع پیکر نمادین مریم مقدس، نشان داده میشود.
چرا این شاهکار بدترین فیلمی است که در تاریخ به نامزدهای دو رقمی در اسکار میرسد؟
«امیلیا پرز» علاوه براینکه تمامی ایرادات مرسوم را دارد، موزیکال بودنش، تحمل زمان ۱۲۰ دقیقهای را زجرآور میکند.
نیازی نیست که لزوما یک مخاطب، هوادار ژانر موزیکال باشد، اما بهترین عناوین موزیکال، استفاده درست، به اندازه از آهنگها میکنند و باید این قطعات، بیادماندنی باشند. غالبا هنگامی که قصه به سمت لحظات دراماتیک میرود یا کاراکتر میخواهد با حالتی اغراقآمیز، احساسات خود را بیان کند، دیالوگها به حالت موزیکال ادا میشوند.
اما تقریبا تمامی دیالوگهای «امیلیا پرز» در غالب موزیکال است. حتی حرفهای سادهای مثل «زیر کتری رو کم کن» یا «آشغالها رو بردی سر کوچه» هم با آهنگ ادا میشود. یکی دیگر از مشکلات آهنگها، اجراهای بد خواننده و تیم است. حتی سلنا گومز که بهعنوان یک خواننده بسیار مشهور با چند صد میلیون هوادار شناخته میشود، در اجرا ناتوان است. علاوه بر این، عدهای هم میگویند که گومز، ادای زبان اسپانیولی را در میآورد و اصواتی را شبیه زبان اسپانیایی هستند.
کارلا سوفیا گسکان، اولین بازیگر ترنسجندری است که نامزد اسکار شده است؛ تنها علت این اتفاق، دستآوردسازی بوده و این نابازیگر، در حد نامزدی مسابقات محلی هم نیست. باقی منتقدان نیز بازی سالدانا را نیز ستودهاند؛ اما انگار برای اینکه تفاوتی میان کاراکترهایی که این بازیگر (آواتار و محافظان کهکشان) به واسطه آنها معروف شده، با خانم وکیل ایجاد کنند، او را بیروح و بیانرژی نشان میدهند.
ایراد دیگر که انگار با هدف شستوشوی مغزی یا برای گرفتن تشویق صورت گرفته، این است که تمامی جنایات و گناهان کاراکتر امیلیا، با تغییر جنسیت بخشوده میشود. او بهعنوان رئیس موادفروشان مکزیکی، مسبب کشته شدن و کشتن صدها نفر است و با دستکاری پزشکی، ناگهان باشرف میشود. حتی برخی از تندروترین حامیان رنگینکمانیها نیز با این روایت مشکل دارند.
نظرات منتقدان رسانههای آمریکایی و انگلیسی درباره «امیلیا پرز» فیلمی که تا هفته پیش شاهکار بود
اغلب رسانههای آمریکایی و همسو با لیبرالها، از امیلیا پرز بهعنوان یک شاهکار یاد میکنند؛ تایمز درباره این فیلم میگوید: «تنها در 5 دقیقه میفهمید که با چه اثر محشری روبرو هستید. این فیلم بسیار باهوشتر و عمیقتر از دعواهای فرهنگی است. آهنگها بسیار عالی هستند و بازیها شایسته درو کردن فصل جوایز.»
شیکاگو سان تایمز این فیلم را بلندپروازانه، بیادماندنی، اورجینال و بیتعارف خواند و آنرا یادآور آثار سرجیو لئونه و اولیور استون... یکی از خلاقانهترین فیلمهای سال میداند. وبسایت اسلیت فراتر از باقی حامیان رفته و در وصف این فیلم اشاره داشت: «مدیتیشنی درباره خودشناسی... کنکاشی عمیق در زندگی زنان... بازیگر ترنسجندر این فیلم، یکی از تحسین برانگیزترین و قدرتمندترین بازیهای سال را ارائه کرده است... بازی گسکان انقدر تکاندهنده بود که در آخر فیلم، گریه کردم.»
پیتر تراورس منتقد بسیار معروف شبکه abc نیز احتمالا برای ادامه همکاری با رسانههای دموکرات، درباره فیلم گفت: «دیدن این فیلم، فرصتی است که نباید از دست دهید. کمربندتان را ببندید که اثری اورجینال و جسورانهای را خواهید دید که رهایتان نمیکند... داستانی انسانی.»
ورایتی و هالیوود ریپورتر بااینکه در ظاهر دو رسانه جدا هستند، اما از زیرمجموعههای یک گروه با یک مالک هستند. آنها تیز این اثر را درامی نفسگیر توصیف میکنند و مینویسند: «وجود «امیلیا پرز»، مانند معجزهای است مانند شاخه گل رُزی که در میدان مین میروید... زوئی سالدانا و کارلا سوفیا گسکان مقدس، بهمنزله انفجار نور در فیلم رنگینکمانی و خارقالعاده ژاک اودیارد هستند... فیلمهای که نامشان بر اساس کاراکتر اصلی زن هستند، مظهر سختیها و فداکاریهای زنان بوده اما در آن واحد به مقاومت و توانمندی آنان نیز میپردازند...داستان درباره رستگاری ترنسجندرها.»
البته تمامی نقدهای لیبرالها درباره این فیلم، ستایشگرایانه نبوده است؛ اما به طرز عجیبی سازمان گلاد بهعنوان مافیای حمایت از گروههای رنگینکمانی، گلایهها و انتقاداتی فراوانی به این اثر دارد. به زعم گلاد، نفرتپراکنی علیه گروههای رنگینکمانی در جامعه آمریکا زیاد شده و نباید این کاراکترها، نقشهای انسانهای کثیف را بازی کنند؛ داستانهای گروههای جنسی نوظهور باید یا قهرمانانه و یا مثبت.
گلاد در گزارشی انتقادی نسبت به این فیلم نوشته است: «نمایشی روبه عقب از یک زن ترنس است... بااینکه منتقدان حاضر در جشنواره کن، این فیلم را ستودهاند، هیچ از آنها ترنس نبوده است. مشکل از آنجاست که آثار درباره ترنسها، اول از سوی افراد غیر ترنس در این فستیوالها دیده میشود... خیلی ناامیدکننده است که رایدهندگان اسکار، فریب ظاهر ترقیخواهانه این فیلم را خوردهاند. این امر نشان دهد که آنها از دنیای اطراف بیخبرند... کاراکتر اصلی جنسیت خود را تغییر میدهد اما پاسخگوی هیچ یک از جنایات پیشین خود نمیشود... فیلم میخواهد تغییر جنسیت کاراکتر را بهمنزله رستگاری نشان دهد، اما این تغییر برای فریب صورت میگیرد.»
البته مکزیکیها نیز از «امیلیا پرز» دل خوشی ندارند. آنها نیز ایرادات مشابهی مانند گلاد، با فیلم دارند و میگویند: چرا بازیگران اصلی، مکزیکی نیستند؟ چرا بازیگران لهجه مکزیکی ندارند؟ چرا عوامل اصلی مکزیکی نیستند؟ چرا فکر میکنند که همه مکزیکیها، بوی ادویه میدهند؟
بااینحال، هیچ یک از انتقادات گلاد و مکزیکیها مهم نیست. باتوجه به اقدامات دولت جدید آمریکا مبنی بر قطع بودجه فدرال کلینیکهای تغییر جنسیت کودکان و اینکه دولت فقط دو جنسیت مرد و زن را به رسمیت میشناسد، اسکار قرار بود «امیلیا پرز» را با هدف دهانکجی به ترامپ و یارانش، ارج نهد؛ قرار بود گسکان به هر محفلی که میرود، جلوی پایش فرش قرمز پهن کنند؛ اما اظهارات وی در توییتر شخصی خود، تمامی این نقشهها را بر آب کرد. چقدر رسانههایی که نمره عالی به این فیلم دادهاند، دوست دارند الآن حرف خود را پس بگیرند...
شاید اگر این توییتها زودتر وایرال میشد، گسکان به جای سربلندی در اسکار، سخنران مجمع ملی جمهوریخواهان میشد. به حواشی توییتها و مصاحبههای گسکان در گزارشی جداگانه پرداحته خواهد شد.
انتهای پیام/